چین دومین قدرت اقتصادی در جهان است که امروز از نظر تولیدات اقتصادی توجه تمام دنیا را به خود جلب کرده و در حال تقویت کنترول بر بازارهای بینالمللی میباشد. این ابرقدرت بزرگ در همسایهگی افغانستان موقعیت دارد، به همین دلیل موقعیت جغرافیایی افغانستان را بسیار مهم میداند.
پیشینۀ روابط افغانستان و چین به دوران حکومتداری احمدشاه بابا برمیگردد، اما این کشور هیچگاه روابط سیاسی منظم را با کابل به پیش نبردهاست و تا حدی بیشتر جنبۀ تاکتیکی داشتهاست.
در حال حاضر چین به دلیل رشد سرمایهگذاری و صنعت تکنالوژیک به سطح بینالمللی مورد توجه قرار گرفته و بسیاری از کشورها در سیاستهای خارجی خود به روابط با بیجینگ اهمیت میدهند.
امریکا و متحدان غربی آن مشغول طرح کنترول رشد بیبیشینۀ چین در سطح بینالمللی هستند و درگیر شدن خود را بهطور فزاینده در شرق آسیا بیشتر کردهاند.
بیست سال پیش، چین در شورای امنیت به حملۀ امریکا بر افغانستان رای ممتنع داد و راه حمله را برای ناتو باز کرد، اما در بیست سال جمهوریت در کشور، روابط سیاسی محتاطانه را با افغانستان به پیش برد و کمکهایش نسبت به امریکا، اروپا و هند بسیار ناچیز بود، اما با سقوط جمهوریت، میدان برای چین خالی شد و بهطور گستردهیی داد و ستد خود را با کابل آغاز کرد که پروژههای اقتصادی محتوای آن را تشکیل میدهد.
امروز برای بحث در این موضوع پروفیسور عبیدالله برهانی را با خود داریم؛ برهانی به تازهگی یک مقاله را دربارۀ روابط کنونی افغانستان و چین نگاشته و این پرسشها را مطرح کردهاست که آیا روابط میان کابل و بیجینگ بهمعنای تقویت ثبات یا عمیقتر شدن نگرانیهای جیوپولتیک سیاسی میباشد؟
Views: 2