ثبات سیاسی به معنای موجودیت فضای سیاسی و اجتماعی مصئون و قابل اعتماد، تداوم قوانین، سیاستهای اداره و همچنین نبود جنگ، درگیریها، کودتاهها، بینظمیها و تهدیدات میباشد.
بزرگترین عامل بیثباتی سیاسی در افغانستان، قطعیت نظام سیاسی و اداری و وجود نظریات افراطی اسلامی و چپی دانسته میشود؛ در طول یک قرن گذشته، افغانستان تنها چند دهه در دوره شاهی ثبات داشت، اما به دلیل کودتای سردارمحمد داوود خان، این ثبات پایان یافت و افغانستان تا به امروز به ثبات سیاسی نرسیدهاست.
از آن به بعد، کشتی ثبات سیاسی افغانستان تا حدی آسیب دیده که تداوم و رسیدن آن به مقصد در توفان دریایی سیاست کنونی جهان آسان به نظر نمیرسد؛ هر گروه سیاسی حاکم به این باور میباشد که تطبیق مودل سیاسی آنها راهی برای رسیدن به ثبات در افغانستان است، اما نتیجۀ آن معکوس بودهاست.
تجربههای بینالمللی بر دو مودل استوار است که یکی آن استبداد و دیگری، درخواست و رفاه مردم است، در حالی که رژیمهای استبدادی خاموش نگهداشتن مردم را به معنای ثبات میدانند، اما در حقیقت آتش بیثباتی سیاسی خطرناک را شعلهور میسازد.
این بار، در «برنامۀ ثبات»، با شیرجان احمدزی، محقق بخش افغانستان در پوهنتون نبراسکا دربارۀ ابعاد، اجزاء و شرایط ثبات سیاسی مصاحبه کردهایم که توجه شما را به آن جلب میکنیم.
Views: 4