فهرست
آیا «عدم خشونت» راه درستی برای گرفتن حق خود است؟. 1
۱.بنیادهای اخلاقی-فلسفی عدم خشونت.. 2
الف.دئونتولوژی ایمانوئل کانت یا مکتب وظایف اخلاقی.. 2
ب.فایدهگرایی جان استوارت میل یا فلسفه مبتنی بر پیامدها 2
۲.چرا باید خشونت را رد کرد؟. 3
ب.از دست دادن حمایت اخلاقی و مشروعیت.. 5
۳.نمونههای تاریخی و معاصر عدم خشونت.. 7
ج.جنبش برابری حقوق مدنی در آفریقای جنوبی.. 8
د.جنبش خدای خدمتگار در مناطق پشتون. 8
ج.پذیرش گسترده مبارزات غیر خشونتآمیز. 10
و.توانمندسازی زنان و اقلیتها 11
۵.انتقادات و چالشهای مبارزه غیر خشونتآمیز. 12
ب.سرکوب توسط رژیمهای دیکتاتوری.. 13
ج.حفظ عدم خشونت تحت شرایط سخت.. 13
برای اطلاعات بیشتر، به این منابع مراجعه کنید. 16
آیا «عدم خشونت» راه درستی برای گرفتن حق خود است؟
مقدمه
اخیراً مبارزات غیر خشونتآمیز با انتقادات زیادی مواجه شدهاند؛ برخی ادعا میکنند که این نوع مبارزه فاقد پایه فلسفی است؛ برخی دیگر ادعا میکنند که هیچ سودی برای فعالان غیر خشونتآمیز ندارد؛ برخی میگویند که زمان برای چنین مبارزهای گذشته است و رویکرد، مبارزه و فلسفه جدیدی مبتنی بر زور لازم است.دیگران میگویند که در حالی که این مبارزه خوب و قابل اجرا در جای خود است، در کشورهای جهان سوم که قدرت و اقتدار صرفاً در دست دولت حاکم است، نتیجهای نمیدهد و این دولتها قانون را طبق میل خود وضع میکنند، بدون نیاز به کمک کسی یا مشارکت دیگران در قانونگذاری.این رژیمها تمایلات دیکتاتوری دارند؛ بنابراین مبارزه غیر خشونتآمیز کار نمیکند و صدای فعالان در چنین کشورهایی شنیده نمیشود.
در مورد نشست مسالمتآمیز ۱۱ اکتبر ۲۰۲۴ که توسط یک جنبش مردمی پشتون(جنبش تحفظ پشتونها[پیتیایم]) برگزار میشود، برخی از پشتونها بر این عقیدهاند، که در این جلسه نباید از «عدم خشونت» استفاده شود، یا حداقل باید روشن شود که ما کی به مبارزه مسالمتآمیز خود پایان میدهیم و مبارزه مسلحانه را آغاز میکنیم؟ همچنین در این مقاله با این موضوع آشنا خواهید شد.
این مقاله تلاش میکند مبارزه غیر خشونتآمیز را از دیدگاه سه مکتب اخلاقی بررسی کند: دئونتولوژی ایمانوئل کانت، فایدهگرایی جان استوارت میل، و اخلاق فضیلت ارسطو.همچنین تفاوتهای بین مبارزات غیر خشونتآمیز و خشونتآمیز را روشن میکند و نشان میدهد کدامیک برتر و قابل ترجیح است.موضوع اصلی مقاله بررسی موضع جنبش تحفظ پشتون (PTM) است که بر اساس عدم خشونت است و مقایسه آن با رویکردهای خشونتآمیز.
۱.بنیادهای اخلاقی-فلسفی عدم خشونت
در این بخش، به بنیادهای اخلاقی-فلسفی سه مکتب میپردازیم:
الف.دئونتولوژی ایمانوئل کانت یا مکتب وظایف اخلاقی
ایمانوئل کانت معتقد است که باید مسائل اخلاقی را به عنوان وظایف و مسئولیتها در نظر گرفت.او پیشنهاد میکند که اعمال باید توسط قوانین اخلاقی جهانی هدایت شوند.به نظر او، اعمالی که ذاتاً خوب هستند، واقعاً خوب هستند، مانند صلح، صبر، برادری و بخشش، در حالی که اعمالی که ذاتاً بد هستند، مانند خشونت، قتل و شکنجه، بد هستند، حتی اگر به هدفی خوب انجام شوند.به عبارت ساده، فلسفه او به این معناست که هیچ توجیهی برای خشونت، زور، شکنجه یا قتل وجود ندارد.
در حالی که افراطگرایان در ظلم، قتل و اعمال خشونت علیه دیگران سود مادی یا خیالی میبینند، فعالیتها و اعمال مبارزه غیر خشونتآمیز بر اساس صلح، صبر، عدالت و قانون است.بنابراین، ذاتاً خوب است و به مردم اجازه میدهد بدون آسیب رساندن به کسی از حقوق خود دفاع کنند و ادعای خود را مطرح کنند.این حقیقت ممکن است تعداد کمی طرفدار داشته باشد، اما یک واقعیت است که مبارزه غیر خشونتآمیز ذاتاً خوب است، در حالی که خشونت و درگیری ذاتاً اعمال غیراخلاقی و غیرقابل قبول هستند.
مبارزه غیر خشونتآمیز همه نیازها و معیارهای نظریه اخلاقی کانت را برآورده میکند و از آن حمایت میکند.کانت میگوید هرچه بیشتر به عدم خشونت پابند باشیم، دنیا صلحآمیزتر و امنتر خواهد شد.
ب.فایدهگرایی جان استوارت میل یا فلسفه مبتنی بر پیامدها
برخلاف نظریه کانت، فلسفه جان استوارت میل بر نتیجه اعمال تمرکز دارد و اعمالی را که منجر به شادی و مثبتنگری میشود ارزشگذاری میکند.مشخص است که مبارزه غیر خشونتآمیز از بسیاری از ناراحتیها و دردها جلوگیری میکند.برای مثال، هنوز هم عملیات نظامی علیه TTP در وزیرستان توسط ارتش پاکستان در اواخر دهه اول قرن ۲۱ به یاد داریم که منجر به هزاران مرگ، تخریب بازارها و جادهها و نابودی مکاتب و مدارس مذهبی شد.این نتیجه خشونت بود که بدبختی برای پشتونها آورد و هنوز هم آنها را تحت تأثیر قرار میدهد.آیا واقعاً میخواهیم یک چنین فاجعه دیگری رخ دهد؟ به وضوح خشونت هیچگاه شادی نمیآورد، فقط جنگ، درد، غم و اندوه.ما نمیتوانیم مرگ حتی یک نفر غمگین را امروز تحمل کنیم؛ چگونه میتوانیم مرگ هزاران نفر را تحمل کنیم اگر به خشونت روی آوریم؟ چه چیزی درد مرگ این هزاران جوان را تسکین میدهد؟
ج.اخلاق فضیلت ارسطو
به جای تمرکز بر طبیعت اعمال، ارسطو بر صفات افراد تأکید میکند و استدلال میکند که افراد با ویژگیهای خاص خوب یا بد هستند، منجر به هماهنگی در جامعه میشود.اخلاق ارسطو بر هماهنگی، برادری، شفقت، همکاری و رفتار خوب تأکید میکند.اینها ویژگیهای فعالان غیر خشونتآمیز هستند، مانند گاندی، نلسون ماندلا، مارتین لوتر کینگ، عبدالغفار خان (باچا خان) و منظور پشتین.به گفته ارسطو، اگر همه افراد در جامعه دارای چنین اخلاق بالایی باشند، میتوانیم یک جامعه شگفتانگیز و سالم داشته باشیم.
فلسفه عدم خشونت همه معیارات اخلاق فضیلت ارسطو را برآورده میکند و آن را میپذیرد.
۲.چرا باید خشونت را رد کرد؟
ویژگی اصلی خشونت این است که خشونت بیشتری تولید میکند و منجر به نابودی، ویرانی، درد و اندوه میشود.اگر آن را بیشتر توضیح دهیم، خشونت یک چرخه معیوب انتقام را ایجاد میکند.عامل اولیه با تلافی مواجه میشود و منجر به خشونت مستمر میشود.
انتقام یک ویژگی برجسته در رفتار اجتماعی پشتون است؛ برخی جامعهشناسان آن را یک عنصر مهم در پشتونوالی (قانون پشتون) میدانند و شواهد زیادی در امثال، دوبیتیها و دیگر ادبیات فولکلوریک آن را تأیید میکنند.در جامعه پشتون، خصومتهای شخصی میتواند دههها به طول انجامد و درگیریهای قبیلهای میتواند قرنها به طول بینجامد، باعث مشکلات مستمر میشود.در پنجاه سال گذشته، افغانستان خشونت مستمر را تجربه کرده است، هر عمل خشونتآمیز یک دیگری را تولید میکند.این مسئله محدود به پشتونها نیست؛ علمی ثابت شده و با تحقیقات کافی پشتیبانی میشود.
در مناطق جنوبی پشتون، اگر به خشونت متوسل شوند، خشونت بیشتری تولید میکند و نفرت و دشمنی بین قبایل را تقویت میکند.اگر ظهور TTP در شمال پاکستان را بررسی کنیم، این آغاز خشونت بود که منجر به واکنشهای شدید نظامی از سوی ارتش پاکستان شد و عملیاتهای نظامی سال ۲۰۰۹ به نامهای “راه راست” و “راه نجات” در وزیرستان منجر به رنجهای گسترده شد.هزاران پشتون خانهها و بستگان خود را از دست دادند و برخی حتی به افغانستان فرار کردند و در خوست ساکن شدند و هنوز هم در آنجا زندگی میکنند.این مشکلات را حل نکرد، بلکه راه را برای ادامه خشونت هموار کرد.
خوشبختانه، PTM صدای صلحآمیز و غیر خشونتآمیز برای حقوق پشتونها در پاکستان بود و از عدم خشونت باچا خان الهام گرفت.اگر آنها مسیر باچا خان را دنبال نمیکردند، ممکن بود جنبششان مانند TTP پایان یابد و دوباره ارتش پاکستان آنها را هدف قرار میداد.این میتوانست منجر به عملیاتهای نظامی، کشتار و بمباران شود که منجر به ویرانی گسترده میشد.
پاکستان میتواند به راحتی کمکهای بینالمللی، به ویژه از آمریکا برای کمپاینهای ضد خشونت جذب کند.حتی اکنون، توافقنامه همکاری پهپاد و عملیات با آمریکا وجود دارد.اگر PTM از طریق خشونت ظهور میکرد، سرنوشت مشابهی با TTP میداشت و نه تنها هدف نظامی پاکستان بلکه هدف حملات هوایی آمریکا نیز قرار میگرفت و چیزی جز بدبختی برای پشتونها نمیآورد.
الف.نابودی و تلفات انسانی
سؤال اینجاست که چرا به خشونت متوسل میشویم؟ چه چیزی آنقدر ارزشمند است که به خشونت برای آن روی آوریم؟ هدف ما پیشرفت یا حداقل یک زندگی صلحآمیز و عادی بدون درگیری و خشونت است، اما خشونت همه چیز را نابود میکند.پیشرفت با خشونت نمیآید؛ اقتصاد رونق نمیگیرد، آموزش متوقف میشود یا استانداردهای آن به طور قابل توجهی کاهش مییابد.
میتوانیم به راحتی از مثالهایی از کشورهای غربی و مرکزی آفریقا، همچنین سوریه، عراق و یمن در خاورمیانه یاد کنیم که خشونت مداوم پیشرفت آنها را مختل کرده و شادی آنها را مسدود کرده است.
ب.از دست دادن حمایت اخلاقی و مشروعیت
اگر اعضای جامعهای برای هدفی فدا شوند یا ثبات و پیشرفت آن به خطر بیافتد، آن هدف هرچند بلند، غیر اخلاقی و غیرقانونی تلقی میشود.گروههای خشونتآمیز حمایت و مشروعیت بینالمللی خود را به دلیل اقداماتشان از دست میدهند.
بسیاری از مردم ما معتقدند که چون ناقضان حقوق ما از خشونت علیه ما استفاده میکنند، ما باید طرف عدم خشونت را رها کنیم.این تعادل را به هم میزند و ما را مجبور به اتخاذ روش آنها میکند.نه! از طریق مبارزه غیر خشونتآمیز میتوانیم حمایت گسترده بینالمللی و مشروعیت کسب کنیم.مثالهایی شامل جنبش “زنان، زندگی، آزادی” در ایران یا “بهار عربی” در دنیای عرب است که بدون خشونت به سرعت حمایت و مشروعیت گستردهای به دست آوردند.
مشخص است که هر جا خشونت رخ دهد، در سطح بینالمللی محکوم میشود.گروههای خشونتآمیز، بدون توجه به متحدان قدرتمند خود، به دلیل خشونت خود محکوم میشوند، همانطور که اکنون در خاورمیانه، اقدامات خشونتآمیز متحدان آمریکا توسط میلیونها نفر، حتی در آمریکا و دیگر کشورهای غربی محکوم میشود.
حتی اگر کسی از طریق خشونت به قدرت برسد، هرگز مشروع یا قانونی تلقی نمیشود، همانطور که تصاحب طالبان را که هیچکس حکومت آنها را مشروع نمیداند و حاضر به تعامل با آنها به عنوان یک دولت مسئول نیست.
ج.تقویت استبداد
یکی از چیزهایی که رهبران و متفکران پشتون به آن توجه نمیکنند این است که آنها در مورد انقلاب صحبت میکنند، به اقدامات انقلابی میپردازند و در نهایت یک انقلاب موفقیتآمیز را به دست میآورند.اما هرگز در مورد زندگی پس از انقلاب یا چگونگی حفاظت از ارزشهایی که برای آنها جنگیدهاند صحبت نمیکنند.
اگر به فرآیندهای انقلابی در سراسر جهان نگاه کنیم، مشخص میشود که خشونت هرگز یک رهبر عادل و دلسوز را به قدرت نمیرساند.خشونت همیشه مستبدان و دیکتاتورها را به تاج و تخت میآورد.بنابراین، هنگامی که یک مبارزه خشونتآمیز موفقیتآمیز است، راه را برای دیکتاتوری هموار میکند.اگر به انقلاب بلشویکی در روسیه، انقلاب اسلامی در ایران یا در آمریکای لاتین نگاه کنیم، میبینیم که پس از این انقلابها دیکتاتورها به قدرت رسیدند.وقتی دیکتاتورها به قدرت میرسند، راه را برای خشونت و سرکوب هموار میکنند و چرخه معیوب انتقام آغاز میشود و مردم را از آزادی که برای آن جنگیدهاند محروم میکند.
پشتونها زیاد درباره آزادی صحبت میکنند اما آزادی فردی را فراموش میکنند.تمرکز آنها بر استقلال است، نه آزادی فردی.آنها درباره آزادی شخصی صحبت نمیکنند یا مخالف دولتهایی که آزادیهای فردی آنها را سلب میکنند، نیستند.
خشونت و رژیمهای دیکتاتوری در درجه اول آزادی فردی را نابود میکنند و اگر یک انقلاب خشونتآمیز در مناطق جنوبی پشتون رخ دهد، یا اگر گروههای تروریستی مانند TTP حمایت شوند و به قدرت برسند، نتیجه مشابه انقلاب دیکتاتوری ایران، رژیم کنونی افغانستان، یا بلشویکها در روسیه و حکومت مائو در چین خواهد بود.
د.تضعیف هماهنگی اجتماعی
خشونت هماهنگی اجتماعی را تضعیف میکند زیرا برخی افراد همه اختیارات را برای اقدامات خاص به دست میگیرند بدون مشورت با دیگران.همراهان آنها اغلب از این اقدامات بیخبر هستند تا زمانی که اتفاق بیفتند، به ویژه کسانی که به خشونت باور ندارند.آنها با چنین اقداماتی موافق نیستند و تمایلی به شرکت در ویرانی و آشوب گسترده ندارند.
۳.نمونههای تاریخی و معاصر عدم خشونت
در این بخش، به چندین مثال از مبارزات غیر خشونتآمیز میپردازیم:
الف.جنبش استقلال هند
مبارزه مهاتما گاندی علیه استعمار بریتانیا در هند نمونهای مهم از یک جنبش غیر خشونتآمیز در آسیا است.گاندی مقاومت اخلاقی غیر خشونتآمیز را بر رویارویی فیزیکی ترجیح میداد و دیگران را که تحت استعمار بودند الهام میبخشید.
ب.جنبش حقوق مدنی آمریکا
مارتین لوتر کینگ جونیور به خاطر رهبری این جنبش مشهور است.او و دیگر رهبران از روشهای غیر خشونتآمیز برای مبارزه با تبعیض در آمریکا استفاده کردند و تغییرات اجتماعی و قانونی قابل توجهی را به دست آوردند.جنبش او هدفش ترویج حقوق مدنی برابر، حذف تبعیض و جلوگیری از خشونت بود و از تعالیم گاندی الهام میگرفت.
ج.جنبش برابری حقوق مدنی در آفریقای جنوبی
نلسون ماندلا این جنبش را رهبری کرد و مقاومت غیر خشونتآمیز را ترویج داد.پس از دههها مبارزه، او اهداف پیروان خود را به دست آورد.امروز، آفریقای جنوبی از شرایط زندگی بهتر و شادتری نسبت به دیگر کشورهای آفریقایی برخوردار است، به لطف این جنبش.در اواخر قرن ۲۰، آفریقای جنوبی یکی از تبعیضآمیزترین کشورها بود، اما عدم خشونت تغییرات مثبت قابل توجهی را به ارمغان آورد.
د.جنبش خدای خدمتگار در مناطق پشتون
این جنبش به رهبری خان عبدالغفار خان(باچا خان)علیه استعمار بریتانیا برخاست و بر عدم خشونت تأکید داشت.خدای خدمتگار دو هدف اصلی داشت: استقلال از استعمار بریتانیا و ترویج توسعه و دانش در میان پشتونها.
اگرچه استقلال کامل از بریتانیا را به دست نیاورد، اما تغییرات اجتماعی قابل توجهی را از طریق عدم خشونت در میان پشتونها به ارمغان آورد و آموزش و فعالیتهای اقتصادی را ترویج کرد.امروز، مناطق پشتون تحت تأثیر ایدههای باچا خان به طور قابل توجهی از آنهایی که نیستند، متفاوت است.
هـ.جنبش تحفظ پشتون (PTM)
این جنبش به رهبری دکتر منظور پشتین، بر اساس عدم خشونت و دفاع قانونی از حقوق پشتونها است.PTM نمونهای معاصر از مبارزه غیر خشونتآمیز است که از طریق اعتراضات صلحآمیز و ابزارهای قانونی برای حقوق مدنی تلاش میکند.این رویکرد باعث شده که حمایت گسترده داخلی و بینالمللی کسب کرده و مشروعیت آنها را تقویت کند.
۴.منافع بلندمدت عدم خشونت
در این بخش به منافع بلندمدت عدم خشونت میپردازیم:
الف.صلح پایدار
بیشترین نیاز افغانستان و مناطق پشتون در پاکستان، صلح پایدار است که تنها از طریق عدم خشونت قابل دستیابی است.مقایسه فعالیتهای TTP و PTM، فعالیتهای خشونتآمیز TTP هیچ سود قابل توجهی برای پشتونها نیاورده است، در حالی که مبارزه غیر خشونتآمیز PTM در دهه گذشته تغییرات قابل توجهی به ارمغان آورده است.موضع ارتش پاکستان نسبت به پشتونها بهبود یافته و آزادیهای فردی آنها نسبت به ده سال پیش کمتر نقض میشود، به لطف مبارزه غیر خشونتآمیز PTM.
خطراتی که توسط ارتش در وزیرستان و دیگر مناطق پشتون به وجود آمده بود، اکنون توسط تلاشهای PTM کاهش یافته است، زیرا صدای صلحآمیز و مشروع آنها به طور بینالمللی شناخته شده است.صلح پایدار، که تنها از طریق عدم خشونت قابل دستیابی است، تضمین میکند که آزادیهای فردی، حقوق زنان، پیشرفت آموزشی و توسعه مادی تحقق یابند.بدون صلح پایدار، این دستاوردها غیرممکن است.خشونت، از سوی دیگر، تضمینکننده درگیری مداوم، تخریب زیرساختها و اختلالات اجتماعی است.
ب.ثبات و توسعه اقتصادی
صلح پایدار، که تنها از طریق عدم خشونت قابل دستیابی است، زیرساختهای فیزیکی و منابع انسانی را حفظ میکند.در یک جامعه صلحآمیز، مراکز آموزشی باز میمانند، منابع انسانی پرورش مییابند و این منابع انسانی نهایتاً موتور توسعه اقتصادی میشوند.بنابراین، منابع انسانی نسبت به منابع طبیعی ارجحیت دارند و صلح پایدار پرورش و حفظ منابع انسانی را تضمین میکند.
متأسفانه، خشونت و درگیری نه تنها تضمینکننده حفظ و پرورش منابع انسانی نیستند، بلکه آنها را دور میکنند، و تنها کسانی را که تفکرات خشونتآمیز دارند باقی میگذارند که به توسعه و نوآوری اهمیت نمیدهند و به زوال اقتصادی منجر میشوند.
رهبری یا جوامعی که واقعاً هدفشان توسعه اقتصادی است، باید از خشونت دوری کنند، زیرا خشونت منابع انسانی، پیشرفت و اقتصاد را نابود میکند.
ج.پذیرش گسترده مبارزات غیر خشونتآمیز
مبارزات غیر خشونتآمیز به همه اقشار جامعه اجازه مشارکت میدهند: زنان، سالمندان، جوانان، حتی افراد معلول.
به طور خلاصه، هر کسی با تعهدات قانونی میتواند در مبارزات غیر خشونتآمیز شرکت کند و حقوق خود را مطالبه کند.وقتی مردم به عنوان یک صدای جمعی متحد میشوند، توجه بیشتری به خود جلب میکنند و جوامع بزرگتر به احتمال زیاد از آنها حمایت میکنند.
مبارزات خشونتآمیز این ویژگی را ندارند، زیرا همه نمیتوانند در آنها شرکت کنند به دلیل نیازهای مختلفی مانند قدرت فیزیکی، بیرحمی و غیره.سالمندان، زنان و افراد ضعیف نمیتوانند در مبارزات خشونتآمیز شرکت کنند و این مبارزات کمتر نماینده صدای جمعی یک جامعه هستند.مبارزات غیر خشونتآمیز، با این حال، دارای پذیرش گسترده هستند و برای همه باز هستند.
د.ترویج حقوق بشر
واضح است که فلسفه عدم خشونت به حقوق بشر متعهد است، اصولی که توسط همه جوامع بینالمللی توافق شده است.مبارزات غیر خشونتآمیز حمایت و مشروعیت بینالمللی گستردهای به دست میآورند زیرا حقوق همه افراد درگیر – سالمندان، کودکان، جوانان، زنان و حتی دشمنان – را در طول و پس از مبارزه محافظت میکنند.
بنابراین، مبارزات غیر خشونتآمیز نجیب هستند، با همه اصول بینالمللی همسو بوده و نفرت را تحریک نمیکنند.
هـ.تأثیر بر آموزش
آموزش نقش مهمی در مبارزات غیر خشونتآمیز ایفا میکند.تعالیم و اصول آنها بر دانش بنا شده است و یکی از اهداف آنها گسترش دانش است.به طور طبیعی، در طول و پس از چنین مبارزاتی، سطح آموزش بالاتر و استانداردتر است نسبت به مبارزات خشونتآمیز، زیرا صلح پایدار محیط مناسبی برای فعالیت مراکز آموزشی فراهم میکند.
و.توانمندسازی زنان و اقلیتها
در مبارزات غیر خشونتآمیز، حقوق بشر همه شهروندان محافظت میشود و تضمین میشود که حقوق هیچکس نقض نمیشود، خواه زن، اقلیت یا هر کس دیگر باشد.
زنان برجسته در جنبشهای غیر خشونتآمیز به عنوان الگو برای سایر زنان خدمت میکنند و از رهبری و مبارزات آنها الهام میگیرند.
به عنوان مثال، میتوانیم به اورنگا لونی یا گلآی اسماعیل اشاره کنیم، همچنین مادران و خواهران رهبران PTM که در کنار پسران و برادران خود در مبارزات شرکت میکنند، الهامبخش دیگر زنان در جامعه خود و حتی تأثیرگذار بر زنان در جوامع دیگر محرمنشین هستند.رهبران زن PTM بر زنان بلوچ تأثیر گذاشته و منجر به ظهور فعالان جوانی مانند دکتر مهرانگ بلوچ شده است.
PTM همچنین فرصتی برای اقلیتهای محروم فراهم میکند تا به آنها بپیوندند و حقوق خود را به صورت جمعی مطالبه کنند.
ز.سطح مقاومت
سطح مقاومت مبارزات غیر خشونتآمیز قویتر از گروههای خشونتآمیز است، زیرا فعالان غیر خشونتآمیز با از دست دادن زیادی در عملیاتهای نظامی شدید مواجه نمیشوند.آنها میتوانند فعالیتهای خود را برای سالها حفظ کنند و به راحتی به شرایط تغییر پذیرند، حمایت و مشروعیت داخلی و بینالمللی کسب کنند.آنها میتوانند بدون ترس از تهدیدها یا واکنشهای نظامی شدید اعتصاب کنند و انتقاد کنند.
۵.انتقادات و چالشهای مبارزه غیر خشونتآمیز
در این بخش به انتقادات و چالشهای مواجه با مبارزات غیر خشونتآمیز میپردازیم:
الف.تفسیر نادرست و فشار
اساساً، جامعه ما به مبارزات غیر خشونتآمیز برای کسب قدرت و مطالبه حقوق اعتقادی ندارد.ضربالمثلی وجود دارد که میگوید: “حقوق داده نمیشوند، آنها گرفته میشوند.” در افغانستان و مناطق جنوبی پشتون، مردم کسب قدرت را تنها از طریق اسلحه و زور ممکن میدانند و مبارزات غیر خشونتآمیز را تحت فشار و تمسخر قرار میدهند.
افراد طالبانصفت نیز به همین دلیل PTM را مورد انتقاد قرار میدهند.با این حال، اجماع گسترده در پاکستان و جهان نشاندهنده قدرت این رویکرد است.
واضح است که دلایل قوی برای مقاومت مسلحانه و خشونت لازم است.PTM این دلایل را دارد، اما قدرت مقابله با یک قدرت هستهای با فقط یک اسلحه را ندارد.درگیر شدن در تصمیمات احساسی اغلب به عواقب نامطلوب منجر میشود.
ب.سرکوب توسط رژیمهای دیکتاتوری
گاهی اوقات این جنبشها با سرکوب شدید از سوی رژیمهای دیکتاتوری مواجه میشوند، تحت انواع مختلف شکنجه، زندان و حتی سرکوب جمعی قرار میگیرند.نمونه برجسته حمله دسته جمعی به جنبش خدای خدمتگار در سال ۱۹۴۸ است که منجر به بیش از هزار کشته شد.این مسئله همچنان وجود دارد؛ بسیاری از اعضای PTM در مناطق پشتون اخیراً شکنجه و ترور شدهاند.
اما در مقیاس گستردهتر، چنین حوادث شدیدی نادر هستند زیرا دولتها به دلیل فشارهای بینالمللی و داخلی از خشونت گسترده اجتناب میکنند.
ج.حفظ عدم خشونت تحت شرایط سخت
در طول مبارزات غیر خشونتآمیز، مواقعی وجود دارد که فعالان با سرکوب شدید از سوی مخالفان مواجه میشوند.آنها باید صبر و بردباری را تمرین کنند؛ “تحمل” ویژگی مهم یک فعال غیر خشونتآمیز است.
مواردی وجود دارد که خشونت به حدی شدید است که برخی از فعالان غیر خشونتآمیز از رهبران خود میخواهند با خشونت پاسخ دهند.با این حال، رهبران به اصول و استانداردهای بینالمللی حقوق بشر متعهد میمانند و به روش غیر خشونتآمیز خود ادامه میدهند.
از زمان تأسیس، PTM تصمیمات صدا و منطقی گرفته است.یکی از این تصمیمات هرگز پاسخ دادن به خشونت با خشونت و هرگز شرکت نکردن در هیچ حزب سیاسی است و همیشه به عنوان یک جنبش حقوقطلب باقی میماند.
د.پیشرفت بلندمدت
انتظار اینکه همه مشکلات اجتماعی به سرعت از طریق یک تغییر سیاسی حل شود و به پیشرفت فوری منجر شود، غیر واقعی و غیر طبیعی است.این یک معجزه است و معجزهها تمام شدهاند.
به طور طبیعی، شرایط به تدریج بهبود مییابد؛ مردم بیدار میشوند، سطح آگاهی افزایش مییابد، حقوق تأمین میشوند و رشد اقتصادی به آرامی اتفاق میافتد.
یک انقلاب راه را برای انقلاب دیگری هموار میکند و ما بارها این را در تاریخ دیده و تجربه کردهایم.پیشرفت آهسته ویژگی ثبات بلندمدت است.
نتیجهگیری
در نتیجه، جنبشهای غیر خشونتآمیز پایههای اخلاقی و فلسفی دارند و از دیدگاههای اقتصادی، قانونی و حقوق بشری حمایت و مشروعیت دارند.
این یک مبارزه است که با همه تقاضاها و آموزههای انسانی سازگار است و به تدریج شرایط مردم را بهبود میبخشد.
در فلسفه عدم خشونت، هر عضو جامعه میتواند شرکت کند و حقوق همه افراد محافظت میشود.این مبارزات ترس، درد یا غم را به ارمغان نمیآورند، بلکه هدفشان شادی و رضایت افراد در طول و پس از مبارزه است.
برای اطلاعات بیشتر، به این منابع مراجعه کنید
Philosophical References
1.Johnson, R.(2021).Kant’s moral philosophy.In E.N.Zalta (Ed.), The Stanford Encyclopedia of Philosophy (Winter 2021 Edition).Retrieved from https://plato.stanford.edu/archives/win2021/entries/kant-moral/
2.Crisp, R.(2021).Well-being.In E.N.Zalta (Ed.), The Stanford Encyclopedia of Philosophy (Winter 2021 Edition).Retrieved from https://plato.stanford.edu/archives/win2021/entries/utilitarianism/
3.Hursthouse, R., & Pettigrove, G.(2018).Virtue ethics.In E.N.Zalta (Ed.), The Stanford Encyclopedia of Philosophy (Fall 2018 Edition).Retrieved from https://plato.stanford.edu/archives/fall2018/entries/ethics-virtue/
Historical and Contemporary Examples
1.Rittenberg, S.(2018).The Khudai Khidmatgar: Nonviolent soldiers of Islam.Journal of South Asian Studies.Retrieved from https://www.jstor.org/stable/
2.Hardiman, D.(2011).Gandhi’s nonviolent resistance.In The Oxford Handbook of the History of Nationalism.Retrieved from https://www.oxfordhandbooks.com/
3.Carson, C.(2011).Martin Luther King, Jr.: Charismatic leadership in a mass struggle.In The Oxford Handbook of African American Citizenship, 1865-Present.Retrieved from https://www.oxfordhandbooks.com/
4.Mahsud, S.(2018).The rise of Pashtun Tahafuz Movement in Pakistan: A voice for the voiceless.South Asian Voices.Retrieved from https://southasianvoices.org/rise-pashtun-tahafuz-movement-pakistan-voice-voiceless/
Additional Themes
1.Sachedina, A.(2006).Islam and the challenge of democratic pluralism.Islamic Studies.Retrieved from https://www.jstor.org/stable/
2.Sharp, G.(2013).From dictatorship to democracy.Albert Einstein Institution.Retrieved from https://www.nonviolenceinternational.net/
3.Moghadam, V.(2005).Gender and social movements: Overlapping interests and networks.United Nations Research Institute for Social Development.Retrieved from http://www.unrisd.org/
How Non-Violence Helps Security, Peace, Stability, and Economic Development
1.Ackerman, P., & Duvall, J.(2000).A force more powerful: A century of nonviolent conflict.International Center on Nonviolent Conflict.Retrieved from https://www.nonviolent-conflict.org/
2.Schock, K.(2003).Nonviolent action and its misconceptions: Insights for social scientists.PS: Political Science and Politics, 36(4), 705-712.Retrieved from https://www.cambridge.org/
3.Chenoweth, E., & Stephan, M.J.(2011).Why civil resistance works: The strategic logic of nonviolent conflict.International Security, 33(1), 7-44.Retrieved from https://www.mitpressjournals.org/
4.Garry, T.(2019).The economic impacts of peaceful protests.World Bank Blog.Retrieved from https://blogs.worldbank.org/
Importance of Non-Violence
1.International Center on Nonviolent Conflict.(n.d.).Why nonviolence? Retrieved from https://www.nonviolent-conflict.org/why-nonviolence/
2.The Peace and Conflict Studies Institute.(n.d.).The case for nonviolence.Retrieved from http://pacs.ehess.fr/
Views: 22