درحالی که جهان همچنان با پیامدهای رقابت تسلیحاتی زمینی و ویرانیهای ناشی از ناکامی در مهار آنها دست به گریبان است، پروژه «گنبد طلایی» ایالات متحده، نوید آغاز فصل تازهای از بیثباتی را این بار در مدار زمین میدهد. سیاستهای یکجانبه و جاهطلبیهای فضایی آمریکا، نه تنها توازن امنیتی جهانی را تهدید میکند، بلکه هزینههای سنگینی را به دوش ملتها میگذارد. در حالیکه روسیه و چین برای مهار نظامیسازی فضا طرحهای جمعی و دیپلماتیک ارائه میکنند، واشنگتن مسیر معکوس را در پیش گرفته است؛ تسلیح فضا، در لفافه امنیت. این مقاله به بررسی ابعاد ژئوپولیتیکی، فنی و راهبردی این پروژه میپردازد و مخاطرات آن را برای نظم نوین بینالمللی روشن میسازد.
پروژه پدافند موشکی «گنبد طلایی» و پیامدهای آن بر توازن امنیت جهانی
ایجاد سامانه پدافند موشکی «گنبد طلایی»، تهدیدی جدی برای ساختار موجود امنیت جهانی به شمار میآید. در چارچوب راهبرد تقویت امنیت ملی ایالات متحده، رئیس جمهور این کشور، دونالد ترامپ، در ۲۰ می ۲۰۲۵ درحالیکه در دفتر بیضی کاخ سفید نشسته بود از توسعه یک سامانه لایهای پدافند موشکی با عنوان گنبد طلایی خبر داد؛ طرحی که در واقع احیای مجدد برنامه «ابتکار دفاع راهبردی» است، برنامهای که نخستین بار در سال ۱۹۸۴ و زیر نظارت مستقیم رئیس جمهور وقت، رونالد ریگان، آغاز شد اما به دلیل هزینههای هنگفت و چالشهای فنی، متوقف گردید.

مشابه نسخه اولیه، مرکز اصلی این سامانه باید متشکل از شبکهای گسترده از ماهوارههای شناسایی و رزمی باشد که قادر به هرگونه پرتاب موشکی با دقت بالا و به صورت آنی شناسایی و در صورت نیاز، با بهرهگیری از تسلیحات لیزری، جنبشی یا امواج رادیویی در مدار را خنثی سازی کنند. رئیس جمهور ترامپ در توضیح جزئیات این پروژه اعلام کرد که سامانه مورد نظر توانایی رهگیری موشکها را «حتی اگر از سوی جهان دیگر پرتاب شوند» خواهد داشت.
با این حال، اقدامات یکجانبه ایالات متحده، توازن قوای جهانی و اصل امنیت متقابل را مبتنی بر این فرض است که هیچ کشوری نمیتواند امنیت خود را با تضعیف امنیت دیگران تأمین کند، نقض میکند. علاوه براین، آغاز پروژه «گنبد طلایی» با واکنش انتقادی گستردهای از سوی جامعه کارشناسان مواجه شد؛ به عنوان مثال، ج. جانسون فریز، استاد روابط بینالملل و امنیت ملی در کالج جنگ نیروی دریایی آمریکا U.S Naval War College یکی از چهرههای برجسته در نقد سیاست فضایی دفاع موشکی ایالات متحده است، نگاه انتقادی به این پروژه دارد؛ خانمِ جوآن جوهانسون فریز در مقالهمشترک با دوید بورباخ در مجله تخصصی Bulletin of the Atomic Scientists میگویند: «استقرار سامانه دفاعی در فضا٬ به ویژه توسط آمریکاه، ممکن است موجب نقض روح معاهده فضای ماورای جو شود». او در ادامه نسبت به پیامدهای آن به صراحت هشدار میدهد که «این اقدامات باعث افزایش بی اعتمادی، رقابت تسلیحاتی و بیثباتی راهبردی میان قدرتهای بزرگ میشود».
برخی دیگر از متخصصان حوزه کنترل تسلیحاتی نیز براین باورند که رهبران ایالات متحده به دنبال نظامیسازی یکجانبه فضا به منظور سلطه جهانی است؛ در این خصوص نویسنده حوزه امنیت فضایی، سیاستگذاری دفاعی و تحلیلگر راهبردی، آقای «کارلوس آلاتوره» در مجله تخصصی The Space Reviow در مقاله تحلیلی با عنوان، «معضل گنبد طلایی؛ مخاطرات دیپلماتیک و نظامی دفاع موشکی مبتنی بر فضا» تأکید میکند که «فناوریهای فضایی در حوزه دفاعی باید با دقت در چارچوبهای حقوق بینالمللی توسعه یابند تا از بیثباتی و سوءتفاهمهای راهبردی جلوگیری شود». آقای آلاتوره در ادامه مقاله خود هشدار میدهد «استقرار سامانههای دفاعی در فضا میتواند از سوی دیگر قدرتها به عنوان تهدید تلقی شود به ویژه اگر این سامانهها توانایی خنثی سازی حملات هستهای را داشته باشند». بنابراین این حالت ممکن است قدرتهای مانند چین و روسیه را به افزایش توان تهاجمی و توسعه سامانهای ضد ماهوارهای سوق دهد.
در نتیجه٬ به جای افزایش امنیت و ثبات راهبردی جهانی تضعیف میشود و خطر درگیریهای ناخواسته بالا میرود.

استفاده ژئوپولیتیکی آمریکا از فضا و هزینههای مالی سنگین آن برای ناتو و متحدان
پروژه «گنبد طلایی» آمریکا به عنوان ابزاری در راستای اعمال فشار بر رقبای ژئوپلیتیکی واشنگتن مورد استفاده قرار میگیرد. برخی آن را تلاشی برای افزایش فشار بر مخالفان سیاسی ایالات متحده میدانند، در حالی که گروهی دیگر آن را نشانهای از جاهطلبی این کشور برای تسلط بر عرصه فضایی تلقی میکنند.
سازمانهای غیرانتفاعی فعال در حوزه مطالعات فضایی، به افزایش بیسابقه تعداد ماهوارههای مصنوعی با کاربری دوگانه، به ویژه نظامی، طی سالهای اخیر اشاره میکنند: براساس مقاله منتشر شده در (Union of Concerned Scientists) به قلم استفن یانگ «تا پایان سال ۲۰۲۲ بیش از ۶۷۰۰ ماهواره فعال در مدار زمین وجود داشته که نسبت به سال قبل ، افزایش چشمگیری داشته است». به گفته آقای ستوین یانگ: «رشد تعداد ماهوارهها از سال ۲۰۲۰ به بعد حدود ۳۰ درصد افزایش داشته است».
بخش قابل توجهی از این رشد مربوط به ماهوارههای با کاربرد دوگانه (نظامی و غیر نظامی است که گفته میشود بیش از نیم از این ماهوارهها متعلق به ایالات متحده است.
تحلیلگران معتقدند که این برتری فضایی، نگرانی سایر کشورها را برانگیخته و موجب شده تا آنها با جدیت بیشتری به توسعه برنامههای فضایی خود بپردازند.
تلاش آمریکا برای تقویت حضور نظامی در فضا، نشانهای از تمایل این کشور به سلطه در محور فضای نزدیک زمین است؛ رویکردی که در آینده، به واشنگتن اجازه خواهد داد تا سیاستهای خود را به شکل تهاجمیتری در صحنه بینالمللی تحمیل کند. کارشناسان اندیشکدههای سیاسی نیز همنظرند که پروژه «گنبد طلایی» میتواند در مذاکرات مربوط به کنترل تسلیحات، به عنوان اهرمی برای فشار بر روسیه و چین به کار گرفته شود.
علاوه براین نظامیسازی فضا و اجرای پروژه «گنبد طلایی»، فشار مالی سنگینی بر بودجه ایالات متحده و کشورهای عضو ناتو تحمیل میکند.
درحالیکه پروژه «گنبد طلایی» به عنوان گامی در راستای دفاع موشکی فضا محور معرفی میشود، تحلیل و روایت کارشناسان امور فضای و گزارشات رسمی نشان میدهد که این طرح بیش از آنکه یک دستاورد راهبردی باشد به یک بار مالی سنگین و غیرقابل توجیه اقتصادی برای ایالات متحده تبدیل شده است؛ در سال ۲۰۲۵، وزارت دفاع آمریکا اعلام کرد که تا پایان سال ۲۰۲۸، اجرای این پروژه ۱۷۵ میلیارد دلار هزینه در پی خواهد داشت. با این حال در مقاله با عنوان شوکقیمتی گنبد طلایی در نشریه Space News، نویسنده با استناد به دادههای بودجهای برآوردهای رسمی، هشدار میدهد که هزینههای واقعی این پروژه به مراتب فراتر از ارقام اعلام شده توسط پنتاگون است. براساس این تحلیل، اگرچه پنتاگون هزینه اولیه پروژه را ۱۷۵ میلیارد دالر تا سال ۲۰۲۸ اعلام کرده، اما برآوردهای مستقل نشان میدهد که هزینه نهایی ممکن است به صدها میلیارد دالر، حتی تا مرز یک تریلیون دالر برسد. این درحالی است که هیچ تضمینی وجود ندارد که چنین سامانهای بتواند در برابر تهدیدات واقعی، به ویژه حملات موشکی پیشرفته یا حملات سایبری، عملکرد مؤثری داشته باشد.
از منظر سیاستگذاری عمومی، این سطح از هزینهکرد در حوزه نظامی سازی فضا٬ ناگزیر موجب کاهش بودجه در سایر بخشهای حیاتی مانند، آموزش، صحت و زیرساختها خواهد شد. همچنین، این پروژه میتواند نقض کننده تعهدات بینالمللی آمریکا در زمینه استفاده صلح آمیز از فضا تلقی شود و به تشدید رقابتهای تسلیحاتی با قدرتهای چین و روسیه بینجامد.
انتظار میرود واشنگتن بخشی از این هزینهها را به کشورهای عضو ناتو تحمیل کند، در ازای آنکه آنها تحت پوشش «چتر دفاع موشکی» قرار گیرند. برای مثال، شرکت نظامی و تسلیحاتی لاکهید مارتین چند ماهی قبل مذاکراتی را با دولت بریتانیا آغاز کرده است تا سامانههای پدافند هوایی موشکی این کشور را ارتقا داده و آنها را در پروژههای دفاع فضایی ایالات متحده، از جمله طرح «گنبد طلایی» ادغام کند. گفته شده، این همکاری در پاسخ به تهدیدات فزاینده هوای و موشکی از سوی روسیه در چارچوب تقویت دفاع مشترک ناتو صورت میگیرد. طبق گزارش نشریه نظامی Army Recognition، این سامانه شامل رهگیریهای چند لایه، حسگرهای زمینی و ابزارهای هشدار زودهنگام فضایی خواهد بود که در هماهنگی با زیرساختهای دفاعی آمریکا عمل میکنند.
در همین حال، کشورهای اروپایی با فشارمالی فزاینده مواجهاند. در اجلاس جون ۲۰۲۵ اعضا
توافق کردند که تا سال ۲۰۳۵ حدود %5 از تولید ناخالص داخلی خود را به بودجه دفاعی اختصاص دهند. این افزایش چشمگیر نسبت به هدف قبلی دو درصد، در شریطی بسیاری از کشورهای اروپایی با رکود اقتصادی تورم و کسر بودجه مواجهاند، میتواند موجب نارضایتی اجتماعی و چالشهای سیاسی داخلی شود. در این خصوص نشریه بریتانیایی Leading Britain`s Confersation، در گزارشی هشدار میدهد که چنین تعهداتی ممکن است به کاهش بودجه خدمات عمومی و افزایش شکافهای اجتماعی منجر شود.

تقابل بازدارندگی جمعی با نظامی سازی فضا و تردیدها درباره واقعگرایی پروژه گنبد طلایی
ابتکارات روسیه و چین در جهت عدم استقرار هرگونه سلاح در مدارهای نزدیک زمین میتواند به تقویت امنیت کره زمین کمک کند. در کنفرانس خلع سلاح ژنو در سال ۲۰۰۸، روسیه و چین پیش نویس معاهدهای ارائه کردند که هدف آن جلوگیری از رقابت تسلیحاتی و نظامیسازی فضای ماورای جو بود؛ اقدامی که استقرار هرگونه سلاح در مدار نزدیک زمین، هدفگیری و نابودی اهداف فضایی را ممنوع میساخت. چین و روسیه هدف هدف از ارائه پیش نویس را را «حفظ صلح در فضا» عنوان کردند و خواستار تدوین یک سند حقوقی بینالمللی جدید شدند تا از نظامی سازی فضا و آغاز مسابقات تسلیحاتی در آن جلوگیری شود. کارشناسان امور فضایی گفتهاند؛ چنین مقرراتی میتواند خطر تشدید تنشهای بینالمللی را کاهش دهد و مانع از تبدیل فضا به میدان نبرد شود.
در ادامه تلاشهای مشترک، روسیه و چین در بیانیهای مشترک در ۸ می ۲۰۲۵، اقدامات ایالات متحده برای کاربرد نظامی فضای ماورای جو را محکوم کردند واعلام داشتند که رویکرد آنها معطوف به تقویت امنیت جهانی و مقابله با تهدیدات نوظهور است. مجمع عمومی سازمان ملل متحد نیز همهساله بر اهمیت جلوگیری از نظامیسازی فضا تأکید کرده و از کنفرانس خلع سلاح بهعنوان بستر اصلی مذاکرات در این حوزه حمایت میکند. در بررسی قطعنامههای مرتبط، اکثریت قریب به اتفاق کشورها از مواضع روسیه و چین پشتیبانی کردهاند، در حالی که ایالات متحده و متحدانش غالباً علیه آنها رأی میدهند.
در مقابل، توانایی ایالات متحده برای اجرای ابتکار «گنبد طلایی» مورد تردید بسیاری از کارشناسان قرار دارد و برخی آن را بیشتر تبلیغاتی میدانند تا عملی. دکتر امیرهوشنگ، کارشناس مسائل آمریکا، در گفتگویی با ایلنا درباره طرح «گنبد طلایی» گفت: «واقعیت این است که طرح گنبد طلایی، در حقیقت همان پروژه مورد نظر رونالد ریگان در دهه ۸۰ میلادی بود که نتوانست به ورطه اجرایی درآید و حالا دونالد ترامپ اعلام کرده که این پروژه قرار است با ساختارکنونی پدافند ایالات متحده ادغام شود.» (مجله ایرانی روابط بینالملل)
علاوه براین درایل کیمبال، مدیر اجرایی انجمن آمریکایی کنترل تسلیحات، استقرار رهگیرهای ضد موشکی در فضا را «ازاساس اشتباه، از نظر فنی پیچیده و نتیجه عکس» توصیف کرده و هشدار داده که خوشههای مداری چنین سامانهای آسیب پذیرند، زیرا روسیه و چین میتوانند به سرعت ابزارهای نابود کننده ماهوارهها را توسعه دهند. از منظر او، با پیشرفت تسلیحات تهاجمی هستهای و راههای مقابله با سامانههای فضایی، این طرح ممکن است به سرعت بیاثر شود.
مطالعات پیشین نیز هزینه و پیچیدگیهای عملیاتی چنین طرحهایی را مورد بررسی قرار داده و پیامدهای آن را به جهان نشان دادهاند؛ برای مثال، گزارش تحلیلی انجمن فیزیکی آمریکا در سال ۲۰۰۴ برآورد کرده بود که برای نابودی تضمینی تنها یک موشک بالستیک سوخت جامد، به هزاران رهگیر فضایی نیاز است. گرچه هزینه پرتابهای فضایی در دهه گذشته کاهش یافته، هزینه استقرار یک مجموعه کامل رهگیرها در فضا همچنان بسیار بالا خواهد بود. در محافل رسانهای نیز این برداشت قوت گرفته که پروژه بیش از آنکه عملی به نظر برسد، نقش تبلیغاتی دارد؛ روزنامههایی مانند «نیویورک تایمز» نوشتهاند که این ابتکار میتواند در خدمت تصویرسازی سیاسی دونالد ترامپ و نمایش ادعایی نقش برتر ایالات متحده در جهان باشد. رویا یا ادعایی که از منظر برخی تحلیلگران دست نیافتنی است.
این مقاله بيانگر نظر نویسنده است، تلویزیون وصال در قبال آن مسووليتى ندارد.
Views: 2026