در دشتها و دامنههای خشک و بیسبزۀ کوههای دایکندی، جایی که تا چند سال پیش چراگاههای سرسبز زمینۀ پرورش هزاران رأس مواشی را فراهم میکرد، اکنون گلههای گرسنه و مالداران ناامید، تصویر متفاوتی از زندهگی روستایی را ترسیم کردهاند.
همزمان با ادامۀ خشکسالی و کاهش بارندهگیها در دایکندی، صدها خانوادۀ مالدار در وضعیت دشواری قرار گرفتهاند. باشندهگان این ولایت میگویند که به دلیل کمبود شدید علوفه و خشکشدن چراگاهها، ناگزیر شدهاند مواشی خود را به قیمت اندک بفروشند یا دست از مالداری بکشند.
مردم در دایکندی، در کنار زراعت، عمدتاً از راه مالداری امرار معیشت میکنند. آنان از حکومت و نهادهای کمکرسان میخواهند که برای جلوگیری از فروپاشی این پیشه سنتی، در تأمین علوفه و مدیریت بحران خشکسالی، اقدامات فوری و مؤثر را انجام دهند.
نوراحمد سالیان سال با رمهای از بز و گوسفند، دلاش به صحراها و درههای پرآبوعلف منطقۀ پیتاب ولسوالی میرامورِ دایکندی گرم بود. سبزهها در دل صخرههای پرپیچوخم، روزنهای از امید بود و شرشر آب درهها برای او نشانهای از جریان شریانهای زندهگی بود.
حالا بخش عظیمی از این صحراها و درهها پیام تازهای از ناامیدی را روایت میکند و دهها رأس بز و گوسفند که سالیان متمادی چرخۀ اقتصادی این مالدار را به چرخش در آورده بود، اکنون این چرخه در حال بازماندن از حرکت است.
نوراحمد که بیش از ده سال است مصروف دهقانی و عمدتاً مالداری بود، از طریق پرورش مواشی مخارج خانوادۀ هفت نفریاش را تامین میکرد. او اما میگوید که خشکسالی و نبود بارندهگی سبب شده تا علوفههای حیوانات بهصورت بیسابقه کاهش یابد.
وی علاوه کرد: «قبلا گاو و مال خیلی زیاد داشتم، سالانه خیلی زیاد میفروختم، هم خرج خانه پوره میشد و هم پول پسانداز میکردم، علف زیاد بود، از دره درو میکردیم، روزانه گاو و مال را به کوه میچراندیم، اما امسال به دلیل نبود بارندهگیها علفهای مواشی خیلی کم شده و در کوهها و صحراها هم چیزی برای سیرکردن شکم حیوانات وجود ندارد.»
او در ادامه گفت:«از اول سال که بارندهگی نکرد، فهمیدم که امسال بد سال است، چندین بز و گوسفند خود را فروختم تا باقیاش زنده بماند، فعلا در کوهها هیچ چیز نیست بچههای ما مال و گاو را گرسنه میبرند و گرسنه پس میآورند و از این خاطر بازهم چندین دانه گاو و مال خود را نصف قیمت فروختم.»
او تصریح کرد که اکنون دیگر مردم علاقهای به خرید حیوانات برای پرورش ندارند؛ زیرا خوراک مناسب برای مواشی در دسترس نیست؛ به همین دلیل، مالدارانی که توان نگهداری حیوانات را ندارند، ناچار شدهاند، مواشیشان را به بهای اندک بفروشند.
او اما از حکومت میخواهد که در مالداران دایکندی را در زمینۀ تأمین علوفۀ حیوانی حمایت کرده و برای جلوگیری از فروپاشی این پیشۀ سنتی، اقدامات فوری رویدست گیرد.
این تنها حکایت نوراحمد نیست، قدرت باقری، مالدار دیگر از ولسوالی سنگتختوبندر دایکندی نیز وضعیت مشابهی دارد و میگوید: «خشکسالی خوراک مواشی را بسیار کم کرده، وقتی چراگاه و آب نباشد، مجبوریم مالهای خود را بفروشیم و قیمت علوفه دو برابر شده، توان خریدش را نداریم.»
مشکل فقط کمبود علوفه نیست، تأمین آب آشامیدنی برای مواشی نیز چالش تازهای است. قدرت میگوید که مالداران برای جلوگیری از مصرف بیرویۀ آب، حالا آبهای پسمانده از شستن ظروف و لباس را به حیواناتشان میدهند؛ کاری که روزگاری هرگز تصور نمیکردند.
او همچنان میافزاید:«از حکومت و مؤسسات میخواهیم که برای ما کنجاره و علوفه توزیع کنند و باید یک راه پیدا شود تا حیوانات ما تلف نشود.»
اما این مشکل فقط دامنگیر یک خانواده یا یک قریه نیست، علی جنتی، یکی از بزرگان قومی دایکندی، از کاهش چشمگیر درآمد مردم سخن زده میگوید:«بیشتر خانوادههای این ولایت از راه پرورش و فروش مواشی نان درمیآورند، اما با کاهش بارندهگی و ادامۀ خشکسالی، این شغل سنتی در حال نابودی است.»
او در ادامه گفت که تغییرات اقلیمی هم به کشتوکار و هم به مالداری ضربه وارد کردهاست، دیگر چراگاهی نمانده و آب به اندازهای نیست که مردم بتوانند حتی علوفه بکارند، خیلیها از مالداری دست کشیدهاند.
علی جنتی تاکید میکند که از بین رفتن این دو منبع مهم درآمد؛ یعنی زراعت و مالداری، دایکندی را در تنگنای اقتصادی بیسابقهای قراردادهاست؛ چون بهگفتۀ او، امسال چراگاه کوهها و صحراها از بین رفته و آب هم به قدری نیست که مردم در زمینهای شان علوفههای حیوانی را پرورش دهند.
این بزرگ قومی نیز از حکومت میخواهد که راهکار جدی و گزینههای بدیل را برای مالداران دایکندی جستجو نماید تا فقر و تنگدستی مردم را خیلی تحت فشار قرار ندهد.
فعالان محیط زیست: خشکسالی در دایکندی تنها یک بحران طبیعی نیست، بلکه یک فاجعۀ اقتصادی- اجتماعی است
محمد همدرد، فعال محیط زیست در دایکندی، وضعیت را بحرانیتر از آن میبیند که در نگاه اول به نظر میرسد. او خشکسالی را نهفقط یک بحران زیستمحیطی، بلکه یک «فاجعه اقتصادی- اجتماعی» توصیف میکند که حیات روستاهای متکی به مالداری را تهدید میکند.
همدرد میگوید:«خشکسالی درآمدها را کاهش داده، هزینهها را بالا برده، سرمایهها را تخریب کرده و موجی از بیکاری و مهاجرت به راه انداخته است. قریههایی که بر مالداری سنتی متکی بودند، حالا با فروپاشی ساختار اجتماعی و اقتصادی خود روبهرو هستند.»
موصوف تصریح کرد که کاهش بارندهگی و خشک شدن چراگاهها، اساس مالداری سنتی را تهدید میکند و این پدیده زنجیرۀ از مشکلات، از تغذیۀ مواشی گرفته تا اقتصاد خانوادهها و ساختار اجتماعی روستانشینان را ایجاد میکند.
او به پیامدهای چندلایۀ این بحران اشاره میکند و میگوید، دایکندی بیشتر یک جامعۀ روستایی و اقتصاد قریههای آن بر مالداری متکی است، به این لحاظ خشکسالی بر کاهش درآمد، افزایش هزینههای نگهداری مواشی، نابودی سرمایۀ خانوادهگی، بیکاری و مهاجرت، کاهش تولیدات محلی و امنیت غذایی و تاثیرات جدی اجتماعی و روانی را در پی دارد.
این فعال محیط زیستی دایکندی راه حل درازمدت برای مقابله با این پدیده را شامل یک رویکرد جامع و پایدار چند بعدی میداند که بر آموزش، منابع طبیعی، اصلاح نژاد مواشی، مدیریت آب و مشارکت جامعه متکی باشد.
نامبرده تصریح کرد: «مدرنسازی سیستم مالداری، مدیریت پایدارمنابع طبیعی، ذخیره و مدیریت منابع آبی، کشت نباتات و علوفۀ مقاوم با خشکسالی، بهبود خدمات صحی حیوانی، دسترسی به بیمه مالداری، تقویت دانش و آگاهی مالداران و تنوع بخشی به منابع معیشت از جمله راهکار مناسب برای مقابله با تاثیرات اقلیمی بر پیشه مالداری است.»
وی تاکید میکند که باید حکومت، نهادهای محلی و مردم دست به دست هم بدهند تا سکتور مالداری نجات پیدا کند.
با این حال، مسؤولان ریاست زراعت ولایت دایکندی تأیید میکنند که خشکسالی، تأثیرات جدی بر کاهش منابع علوفه، افزایش بیماریهای حیوانی و افت شدید قیمت مواشی گذاشتهاست؛ مسائلی که مستقیماً بر زندهگی و معیشت هزاران خانوادۀ روستایی در این ولایت سایه انداختهاست.
کاظم کاظمی، آمر مالداری و صحت حیوانی در ریاست زراعت دایکندی گفت که خشکسالی ضربۀ بزرگی به مالداران وارد کرده و سبب کمبود علوفهجات، کاهش علفچرها، نبود آب کافی، شیوع امراض حیوانی، پائین آمدن قیمت مواشی و در کل باعث پایین آمدن سطح اقتصاد مالداران شدهاست.
او افزود، ریاست زراعت در هماهنگی با کلینیکهای صحت حیوانی در زمینۀ کنترول امراض حیوانی اقدامات لازم را انجام داده و گزارش از شیوع امراض حیوانی را به مؤسسات همکار و وزارت زراعت ارسال نمودهاست.
وی علاوه کرد که این ریاست برای مبارزه با خشکسالی و امراض ناشی از آن، در سال جاری ۱۲۰ هزار دوز واکسن طاعون برای نشخوارکنندهگان کوچک به همکاری دفتر خوراک و زراعت ملل متحد (FAO) در سطح دایکندی تطبیق نمودهاست.
کاظمی همچنان گف: «مؤسسات همکار در بخش زراعت، پروژههای کوچک را جهت حمایت از خانوادههای بیبضاعت تطبیق نموده و از جانب دیگر در قسمت خشکسالی تنها ارزیابی خویش را در قسمت مالداری داشته اند که هنوز نهایی نشده و کار عملی را هم انجام ندادهاست.»
دایکندی، یکی از ولایتهایی است که اکثریت مطلق مردم آن وابسته به دو ستون اصلی معیشت؛ یعنی زراعت و مالداری بودهاست که حالا با فرسایش چراگاهها، نبود آب و خشکسالی بیسابقه، این دو پیشه سنتی در آستانۀ فروپاشی قرار گرفته و زندهگی هزاران خانواده را به تنگنا کشاندهاست.
Views: 7