همزمان با شدتیافتن روند اخراج مهاجرین افغان از ایران، هزاران مهاجر خسته از رنج غربت و سرگردانی، به کشور بازمیگردند؛ بازگشتی که روایتهای تلخ، دردناک و ناگفتههای بسیاری را با خود به همراه دارد.
در کنار رنج بازگشت، مهاجرین از تجربههای دشوار در کمپهای ایران سخن میگویند؛ جایی که ازدحام شدید، شرایط طاقتفرسا و برخوردهای نادرست، روزهایی تلخ و سختی را برای آنها رقم زدهاست.
حسیبالله، یک تن از جوانان افغان که با پاسپورت و ویزۀ قانونی به ایران رفته بود، با اندوهی و قطرههای اشکی که از چشمانش فرو میریزد، در صحبت با پژواک میگوید: «پاسپورت و تذکرهام را پاره کردند، پیش چشمهایم یک جوان شانزدهساله را شهید کردند، هزینۀ برگشت قبلاً دو میلیون بود، حالا ده میلیون برای هر نفر میخواهند.»
او که بیش از یک هفته را در کمپهای ایران سپری کرده، از صحنهها و روایتهای تکاندهنده میگوید: «چندین جنازۀ مهاجر افغان را دیدم؛ کسانی که بیهیچ دلیلی کشته شده یا زیر گرمای سوزان نگهداری میشدند.»
حسیبالله، همچنان با چشمهای اشکآلودش تصریح کرد، در کمپی که وی بود، جوانانی را مورد ضرب و شتم قرار میدادند. وی از حکومت ایران میخواهد تا ظلم خود را در قبال افغانهایی که از مجبوری مهاجر شدهاند، پایان دهد.
ذبیحالله، باشندۀ ولایت بلخ و یکی دیگر از جوانانی که بهتازهگی از ایران اخراج و به اسلامقلعۀ هرات بازگشته، نیز خاطرهای بههمان تلخی دارد.
او میگوید، کمپهایی که در ایران برای نگهداری مهاجرین افغان ایجاد شدهاست، دیگر ظرفیت میزبانی اینهمه بازگشتیها را ندارند. به گفتۀ او، کمپی که برای یکهزار نفر ساخته شده، اکنون بیش از دو هزار نفر را در خود جا دادهاست، آنهم در گرمای طاقتفرسا.
موصوف که به دلیل نبود کار و فرصتهای اشتغال، با پاسپورت و ویزۀ قانونی به ایران رفته بود، میگوید، هنگام بازداشت توسط پولیس آنکشور، لتوکوب شده و حتی فرصت نیافته تا لباسها و مدارک شخصیاش را با خود بگیرد.
ذبیحالله میگوید: «دو شب و روز را در اردوگاه ایران سپری کردم و در این مدت برای ما یک لقمه نان داده نشده و با وجود هوای گرم و حضور بیش از حد مهاجرین بهشمول زنان و کودکان، برخورد پولیس با افغانها، مثل برخورد با حیوانات بود.»
بهگفتۀ وی، نیروهای امنیتی ایران آنان را حتی تهدید کردهاند که با رسانهها مصاحبه نکنند و اگر چنین شد در آینده مشکلات شان بیشتر خواهند شد.
با این همه، ورود مهاجرین به کشور نیز پایان رنجشان نبودهاست. رحیمشاه که با پدر و مادر سالخوردهاش به اسلامقلعه آمده، میگوید: «دو روز است که نتوانستهایم به شهر هرات منتقل شویم، در صف غذا، همه باید خودشان باشند. والدینم که پیرند و نمیتوانند در صف بایستند، نتوانستند غذایی بگیرند. تنها ظرفی که سهم خودم بود را گرفتم، از بیگانگان شکایتی ندارم، از خودما گلهمندم که چرا در رسیدهگی به مهاجرین اینقدر بینظمی است.»
اما مقامهای هرات ضمن خوش آمدیدگویی به برگشتکنندهگان از ایران و تعهد به ایجاد زندهگی مرفع و با عزت در داخل کشور میگویند که در حال حاضر برای مدیریت این وضعیت تدابیر گستردهای را روی دست گرفتهاند.
به گفتۀ آنان، ایجاد مراکز ثبت و بایومتریک، ارایۀ بهموقع خدمات صحی و ترانسپورتی در مرز اسلامقلعه تا ساخت شهرکهایی ویژۀ مهاجرین در ۲۵ ولایت کشور از جمله تدابیر و تسهیلاتی است که برای مهاجرین برگشتی مدنظر گرفته شدهاست.
مولوی احمدالله متقی، رئیس اطلاعات و فرهنگ هرات و مسؤول کمیتۀ اطلاعات و آگاهی عامۀ کمیسیون رسیدهگی به وضعیت مهاجرین در صحبت با خبرنگار پژواک گفت که این تدابیر هر روز با همکاری نهادهای خیریه و کمیسیون رسیدهگی به امور مهاجرین دنبال میشود.
به گفتۀ او، برای هر مهاجر برگشتی در پهلوی خدمات غذایی و صحی، دو هزار افغانی پول نقد نیز بابت مصارف راه الی رسیدن به مقصد در نظر گرفته شدهاست.
از سوییهم مولوی آصف آصف، رئیس کمیتۀ ترانسپورت کمیسیون رسیدهگی به وضعیت مهاجرین در هرات اطمینان میدهد که برای کاهش مشکلات ترانسپورتی تلاشهای شبانهروزی جریان دارد تا مهاجرین به اسرع وقت بدون هیچ نگرانی به ولایات شان برگردند.
این قصهها تنها مشتی از خروار رنجی است که اکنون با موج تازۀ اخراج، دوباره بر شانههای زخمی هزاران افغان سنگینی میکند. قصههایی که نشان میدهد از کمپهای ایران تا صفهای طولانی کمپهای سرحدی در افغانستان، مهاجر افغان همچنان اسیر گرداب رنج و چشم به راه آیندۀ نامعلوم هستند.
Views: 7